سریالی مشتمل بر شخصیت ها و مکان های متفاوت من جمله: هتل, خانه جن زده ,محفل جادوگری, آسایشگاه روانی.

یک سریال درام با درون مایه طنزی تلخ,که زندگی یک خانواده به هم ریخته کالیفرنیایی را به تصویر می کشد که یک مرکز خدمات تدفین را اداره می کنند.

داستان «جوکر» در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی روی می‌دهد و زندگی «آرتور فلک» استند-آپ کمدین شکست‌خورده‌ای را روایت می‌کند که با طرد شدن از سوی جامعه به دنیای زیرزمینی جنایت‌ در شهر گاتهام گرایش پیدا می‌کند.

طوفان عجیبی باعث آزاد شدن موجودات خونخوار عجیبی در شهر کوچکی می شود.گروه کوچکی از شهروندان در سوپرمارکتی دور هم جمع شده اند و برای زندگی خود می جنگند...

یک آتش افروز محکوم به دنبال این است که با قرار دادن همسر زیبایش در مسیر قانونگذار، یک افسر آزادی مشروط را در برنامه ای برای تضمین آزادی مشروط او تحت تأثیر قرار دهد.

داستان این فیلم بخشی از زندگی «هوارد هیوز» کارگردان و تهیه‌کننده و خلبان پرآوازه آمریکایی از اواخر دهه ۱۹۲۰ تا اواسط دههٔ ۱۹۴۰ است. او که دچار اختلال وسواسی جبری بود همواره به دنبال شکستن رکوردهای سرعت و فاصله پرواز بود.

پس از اینکه مه به شهر کوچکی می‌پیچد، ساکنان باید با مه مرموز و تهدیدهای آن مبارزه کنند و برای حفظ اخلاق و سلامت خود بجنگند.

داستان انیمیشن درباره موش پرجرأتی به نام دسپرو است که در شهری به نام دور زندگی می کند . خانواده دسپرو می خواهند او را مثل موش های دیگر ترسو بار بیاورند اما دسپرو …

یک روانپزشک قانونی متوجه می شود که همه شخصیت های متعدد بیمارش به جز یک نفر قربانی قتل هستند. او باید قبل از تمام شدن وقتش بفهمد چه اتفاقی می افتد.

دو مرد کلاهبردار سعی می کنند رقابت خود را با شرط بندی در مورد اینکه چه کسی می تواند اول از یک وارث جوان آمریکایی از پنجاه هزار دلار کلاهبرداری کند، حل و فصل کنند.

کلانتری که در حال بررسی ناپدید شدن یک دختر جوان از یک جزیره کوچک است، متوجه می شود که معمای بزرگتری در میان جامعه مخفی و نئوپگان جزیره وجود دارد.

«کریستوفر مارشال» (فاینز) مردی با تربیت اشرافی است که خیال دارد سناتور شود. او یک روز در هتل با «ماریزا ونچورا» (لوپز)، خدمتکاری که لباس زن ثروتمندی را به تن کرده، روبه رو می شود و به او دل می بازد. در حالی که «ماریزا» همان زنی نیست که «کریستوفر» تصور می کند...

مجموعه ای از داستان های کوتاه متحرک که در دنیای پسران اتفاق می افتد.

دشمنان یک شوالیه برای او پاپوش می سازند، و این شوالیه برای جرمی که مرتکب نشده مورد بازخواست قرار می گیرد، در این بین تنها کسی که می تواند بیگناهی شوالیه را اثبات کند، یک نوجوان با توانیی تغییر شکل به نام نیمونا است...

مرد فلزی با دختر عموی غیرقابل پیش بینی خود، سوپرگرل، یک تیم را تشکیل داده اند. سوپرمن درباره ی نیروی بیرحمی با نام "برانیاک" آموزش هایی می بیند، کسی که شهر اصلی کریپتون را از دست کاندورها به اسارت کشیده است. سوپرمن باید متروپلیس را محاصره نماید و از سیاره ی مادری خود در برابر نیروی درحال رشد برانیاک محافظت کند و...